یکشنبه یه حکایت جالب شنیدم. توی گروه فیزیک یکی از دانشگاههای کرهی زمین که درس فیزیک پایه ۴ واحدیه و دو جلسه در هفته ارائه میشده، در چند نوبت استادهائی بودن که یه جلسهی اضافه میرفتن و به درسشون اضافه میکردن - اینطوری فکر میکردن برای کیفیت دانشجوهاشون و گروهشون بهتره. پرداختی اضافه هم نداشتن و به اندازهی یک جلسه هم قرار نبوده از موظفشون کم بشه (فقط به اندزهی حل تمرین درس که قانونیه). به این ترتیب نه از نظر مالی نه از نظر مکان درس فراتر از قانون وعرف از دانشگاه نمیخواستن. بعد تو دانشگاه از گروههای دیگه آدمائی گفته بودن اینا با این کارشون باعث میشن که دانشجوهائی ارزشیابیشون رو بیشتر بدن و به زبون خودمونی دارن نرخ شکنی میکنن.
یادمه یه بار تو یه سلمونی منتظر بودم و داشتم نشریهی صنف رو میخوندم - یه جائی در مورد نرخ داشت حرف میزد - یکی گفته بود از نظر ما هم گرونفروشی جرمه هم ارزونفروشی.
یادمه یه بار تو یه سلمونی منتظر بودم و داشتم نشریهی صنف رو میخوندم - یه جائی در مورد نرخ داشت حرف میزد - یکی گفته بود از نظر ما هم گرونفروشی جرمه هم ارزونفروشی.
استاد ما اینجوری متوجه شدیم که اگه یه استادی وقت بیشتری واسه دانشجوش بذاره، و بعد دانشجو بهتر یاد بگیره خوب نیست و داره به صنف خیانت میکنه؟! آخه این کجاش بده؟
ReplyDeleteراستی استاد بد نیست گاهی اوقات کامنت هارم جواب بدین!
همیشه فکرمی کردم فرهنگ کار تو ایران مشکل داره.ولی نمی دونستم فرهنگ تحصیل و تدریس هم اینطور باشه!
ReplyDeleteنه تنها به صنف خیانت نمیکنه بلکه به نظر من اگر امکانش رو داره کار خوبی هم میکنه. کار علمی که جای خودشو داره، ولی در مورد صنفهای دیگه هم فکر میکنم اگه کسی میتونه ارزونتر بده خب بده - لابد فکر میکنه اینطوری بهتره.
ReplyDeleteسلام:
ReplyDeleteبه نظر من این کار اصلاً ارزون فروشی نیست. بازم به نظر من استادان محترمی که این کارو می کنن اولاً به خاطر علاقه ایه که به فیزیک دارن که البته من ندیدم که هیچ جای دنیا کسی رو به خاطر علاقه ای که به چیزی داره محاکمه کنن و دوماً این کار خدمت به بشریطه! شاید بخندین ولی منم اگه یه روزی استاد بشم به فیزیک و کسانی که به اون علاقه دارن خیلی احترام میگذارم و هم سعی می کنم با این کلاسهای اضافه خوشحالشون کنم چون علم به نظر من بهترین هدیه ایه که میتونیم به هم بدیم و در ضمن تا آخر عمر باهامونه.
سخاوتمندی با ارزانفروشی فرق داره. البته کسی میتونه در کارش سخاوتمند باشه که از تموم شدن سرمایه اش هراس نداشته باشه. باتمام ان حرفها معتقدم خوبه اینجور کارا با هماهنگی بیشتری با صنف انجام بشه.
ReplyDeleteاستاد بعد از این همه سال الزهرا بودن،نباید از شنیدن چنین چیزی تعجب کنید!
ReplyDeleteتنها مشکل ارزون فروشی اینه که خواسته یا ناخواسته با گذشت زمان بعضی ( و شاید اکثر) از مشتری ها را عادت به ارزان خری می کنه.
ReplyDeleteبد نیست یک کم وبلاگتون رو بروز کنید یا کامنت ها رو جواب بدید...
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteراستش از نظر من اگر کسی بدون تظاهر این کار را بکنه واز صمیم قلب باشه لطف بزرگی به تمام کسانی که طالب علم هستند کرده واصلا نه ارزون فروشی کرده و نه گرونفروشی.امیدوارم که همه ارزش کارش را بدانند.
امااگر این طور نباشه...........................................................................
اما من انسان های زیادی را دیدم در صنف های مختلف جامعه که از صمیم قلب بیشتر از وظیفه یشان انجام دادند کارهاشونو.امیدوارم قدرشون را خوب دونسته باشم.
با نظرتون خیلی مخالفم. بالا بردن استاندارد در نهایت به نفع دانشجو و استاد هست. به جای قدردانی و الهام گرفتن از چنین استادی نظر منفی میدید؟ اونم به عنوان مدیر گروه؟ خیلی سال پیش از دانشجویان دانشکده بودم، و از خوندن این نوشته واقعا دلم گرفت.
ReplyDeleteمریم