پنجشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۸

نگفتنی‌ها

آخرین پستی که فرستادم مال ۱۸ روز پیش بود. تو این مدت حرف داشتم. احساسم اینه که توی بلاگ آدم باید حرف و فکر روزش رو بنویسه، ولی چیزائی که داشتم نگفتنی بود. خسته نباشید.

۳ نظر:

  1. استاد شما خسته نباشین! قرار نشد که شما ها خسته بشین. اگه شما خسته بشین ما چی کار کنیم؟ تمام دلخوشی ما اینه که بیایم سر کلاس استادامون یا وبلاگاشونو بخونیم ببینیم اونا هم این پوچی درون ما رو حس میکنن یا نه. دیگه وقتی میبینیم شما این جوری میگین چاره ای جز دست روی دست گذاشتن نداریم!(میخواستم بگم خودکشی دیدم یه کم exagerated میشه).

    پاسخحذف
  2. شاید اشتباه باشه ولی...گاهی وقتها چیزهایی که نمی نویسیم گفتنی ترین حرف هان ... و اکثر اوقات چیزهایی که هر روز و هر روز تکرارشون می کنیم حرفهایی نیستن که انتظاره شنیده شدنشون رو از زبونه خودمون داریم...
    اگه دوس دارین خوشحال می شم نوشته هام رو بخونین
    http://www.kalakh.blogfa.com

    پاسخحذف
  3. یه بزرگی می گفت ما می نویسیم تا فراموش کنیم..شما چطور؟ می خواید فراموش کنید؟احساس می کنم خیلی دلتنگید خیلی گله و شکایت دارید.از خدا می خوام به هممون آرامش بده.

    پاسخحذف